مارکتینگ یا بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ چیست؟ تفاوت تبلیغات و مارکتینگ چیست؟

مارکتینگ چیست؟ سایت dictionary.com واژۀ مارکتینگ را به عنوان “اقدام یا بیزینس پروموت کردن و فروش محصول یا خدمات که شامل تحقیق بازار و تبلیغات نیز می‌شود” تعریف کرده است.

اگر شما هم در یک پوزیشن شغلی مرتبط با مارکتینگ مشغول به کار هستید، حتما برای شما هم علیرغم اینکه هر روز درگیر فرآیندهای مرتبط هستید و با آن‌ها سر و کار دارید، تعریف دقیق و شفافی از مارکتینگ ارائه کردن، سخت است. چون اصطلاح مارکتینگ برای یک تعریف ساده، زیادی بزرگ است و موارد بسیار زیادی را شامل می‌شود. از این رو، ارائۀ یک تعریف ساده از این واژه، کار راحتی نخواهد بود و تعاریف بدست آمده نیز، بی فایده به نظر می‌رسند.

به عنوان مثال، اگر به بخش فروش تعریفی که در ابتدای متن ارائه شد دقت کنیم، متوجۀ همپوشانی تعریف “مارکتینگ چیست” با تعریف “فروش چیست” خواهیم شد و بخش تبلیغات تعریف نیز، ما را یاد جلسات طوفان فکری آژانس‌های تبلیغاتی می‌اندازد.

اما اگر عمیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که واقعا، مارکتینگ به شکل عمیقی با فروش و تبلیغات همپوشانی دارد و در واقع مارکتینگ در تمام ارکان یک بیزینس، از آغاز تا پایان در هم تنیده است.

 

مارکتینگ چیست؟

مارکتینگ به هر اقدامی که بیزینس از طریق پیام‌رسانی با کیفیت برای جذب مخاطب به محصول یا خدمات خودش انجام می‌دهد؛ اطلاق می‌شود.

در نگاه اول ممکن است باعث تعجب شود که چرا بازاریابی بخشی اساسی در تمام ارکان مانند، توسعۀ محصول، فروش محصول یا خرده فروشی آنلاین است. اما وقتی با دقت بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که نبض پرسوناd مخاطب ما، زیر دست مارکترها یا بازاریابان است.

هدف اصلی مارکتینگ یا بازاریابی تجزیه و تحلیل مشتریان در تمام مدت است، ایجاد گروه‌های مشتریان، ارسال فرم‌های نظرسنجی، مطالعۀ عادات خرید آنلاین و پرسش یک سوال اساسی: “کجا، چه زمانی و چگونه، مشتریان با بیزینس ما ارتباط برقرار خواهند کرد؟”

حالا بیایید اهداف بازاریابی را تشریح کنیم، در کنارآن انواع مارکتینگ، چهار P مارکتینگ و تفاوت بین مارکتینگ و تبلیغات را نیز بررسی کنیم.

چه شما یک مارکتر با تجربه و قدیمی باشید که می‌خواهید مجدد مارکتینگ چیست را بررسی کنید، چه یک تازه‌کار که دنبال چیستی مارکتینگ در ابتدای راه هستید، این مطلب برای شما نوشته شده است. پس با ما همراه باشید.

مارکتینگ فرآیند علاقمند کردن مردم به محصول یا خدمات شرکت است. این موضوع از طریق تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل و درک علایق مشتریان اتفاق می‌افتد. بازاریابی به تمام جنبه‌های یک بیزینس، از توسعۀ محصول تا روش‌های توزیع و ارسال و فروش و تبلیغات، مربوط می‌شود.

مارکتینگ مدرن یا بازاریابی مدرن از دهۀ 1950 شروع شد، وقتی که مردم برای شناساندن محصولات، شروع به استفاده از رسانه‌های چاپی کردند. و با وجود تلویزیون و به زودی ورود اینترنت به خانه‌ها، مارکترها توانایی پیاده‌سازی کمپین‌ها در چندین پلتفرم را پیدا کردند. و همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، در 70 سال گذشته، مارکترها برای تنظیم دقیق نحوۀ فروش یک محصول به مصرف کنندگان و بهینه‌سازی میزان موفقیت این موضوع، اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده‌اند.

در واقع، هدف اساسی مارکتینگ، جذب مصرف کنندۀ نهایی به برند از طریق پیام‌رسانی است. این پیام‌رسانی برای مخاطبان هدف شما، مفید و آموزشی خواهد بود تا بتوانید مخاطبین را به لید تبدیل کنید.

 

 

مارکتینگ سنتی و مارکتینگ مدرن به همراه انواع مارکتینگ

انواع مارکتینگ:

اینکه کمپین‌های خود را از چه طریقی اجرا می‌کنید، رابطۀ مستقیمی دارد به اینکه، مشتریان شما کجا وقت خود را می‌گذرانند. این به شما بستگی دارد که تحقیقات بازار را برای اینکه متوجه شوید چه نوعی از مارکتینگ با تلفیق چه ابزاری، بهترین گزینه برای ایجاد برند شما خواهد بود را، انجام دهید. بازاریابی به 2 دستۀ اصلی تقسیم می‌شود.

  • مارکتینگ سنتی یا Traditional Marketing
  • مارکتینگ مدرن یا Modern Marketing

مارکتینگ سنتی را می‌توان به زبان ساده همان بیلبوردهای تبلیغاتی که حین رانندگی در اتوبان می‌بینید، یا ویدیوهای تبلیغاتی که در برنامه‌های تلویزیونی می‌بینید، معنا کرد. در مقابل آن، مارکتینگ مدرن، چیزی که با ظهور اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، پدید آمد، مفهومی دیجیتالی دارد و رایج‌ترین نوع آن، به عنوان دیجیتال مارکتینگ شناخته می‌شود.

بازاریابی سنتی 2 مشکل بزرگ دارد، شما نمی‌توانید میزان بازگشت سرمایۀ خود را اندازه گیری کنید و همچنین باید هزینۀ نمایش تبلیغات برای میلیون‌ها نفری را بپردازید که شاید بخش بزرگی از آن‌ها اصلا نیازی به خدمات یا محصول شما نداشته باشند.

در مقابل آن، بازاریابی مدرن، این امکان را به شما می‌دهد که دقیقا مخاطبین هدف خود را انتخاب کرده و تبلیغات را فقط به آن‌ها نمایش دهید و از سوی دیگر، میزان بازگشت سرمایۀ خود را نیز اندازه‌گیری کنید.

هدف اصلی مارکتینگ سنتی، بیشتر ایجاد آگاهی از برند است تا فروش و نمی‌توان گفت که بازاریابی سنتی اصلا نیاز نیست یا نباید انجام شود، بلکه بستگی به عوامل مختلفی دارد که حین تصمیم‌گیری و ایجاد برنامۀ اجرایی مارکتینگ، باید در نظر گرفته شوند.

 

در اینجا، چندین نوع مارکتینگ یا بازاریابی را که امروزه متداول هستند و امتحان خود را پس داده‌اند، با هم بررسی می‌کنیم:

اینترنت مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی:

اینترنت مارکتینگ در واقع به حضور در فضای اینترنت با اهداف بیزینسی گفته می‌شود که به خودی خود نوعی از بازاریابی است و اولین بار نیز توسط شرکت Bristol-Myers Squibb اتفاق افتاد که محصول خود را به نام Excedrin در فضای اینترنت پروموت کردند. این کمپین بسیار موفق بود و ده ها هزار مشتری جدید برای این شرکت در پی داشت.

 

بهینه‌سازی موتورهای جستجو:

یا به اختصار “سئو” که به فرآیند بهینه‌‍سازی محتوای وبسایت گفته می‌شود و در نتیجۀ آن، وبسایت در لیست نتایج موتور جستجو به نمایش درخواهد آمد. از این امکان توسط مارکترها استفاده می‌شود تا افرادی را که علاقمند به حوزۀ خاص یا صنعت خاص هستند، جذب نمایند. این نوع بازاریابی زیر مجموعۀ مارکتینگ مدرن یا دیجیتال مارکتینگ است.

 

بلاگ مارکتینگ یا بازاریابی وبلاگی:

وبلاگ‌ها دیگر در انحصار نویسنده‌های شخصی نیستند. برندها نیز امروزه بلاگ اختصاصی خود را دارند که در آن اخبار برند خود را پوشش می‌دهند و علاوه بر آن تلاش می‌کنند تا مشتریان علاقمند بالقوه‌ای را که برای کسب اطلاعات در اینترنت جستجو می‌کنند، از این طریق به سمت خود جذب نمایند. این نوع مارکتینگ زیر مجموعۀ بازاریابی مدرن یا دیجیتال مارکتینگ است.

 

مارکتینگ شبکه‌های اجتماعی یا بازاریابی شبکه‌های اجتماعی:

بیزینس‌ها می‌توانند از فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر، لینکداین و سایر شبکه‌های اجتماعی مشابه استفاده کنند تا در طول گذر زمان، بر روی مخاطبین خود، اثر بگذارند. این نوع مارکتینگ زیر مجموعۀ مارکتینگ مدرن یا دیجیتال مارکتینگ است.

 

پرینت مارکتینگ یا بازاریابی چاپی:

با توجه به اینکه مجلات و روزنامه‌ها به درک کافی رسیده‌اند که چه کسانی اشتراک نسخه‌های چاپی آن‌ها را تهیه می‌کنند، بیزینس‌ها شروع به اسپانسرینگ مقالات، تصاویر و محتواهای مشابه در نشریاتی کرده‌اند که مخاطبین جامعۀ هدف آن‌ها، مطالعه می‌کنند.این نوع بازاریابی زیر مجموعۀ مارکتینگ سنتی است.

 

مارکتینگ موتور جستجو یا بازاریابی موتور جستجو:

این نوع از مارکتینگ یا بازاریابی کمی متفاوت‌تر از سئو است که پیش‌تر به آن پرداختیم. امروزه، بیزینس‌ها این امکان را دارند تا به موتورهای جستجو پول بدهند و از این طریق، لینک صفحات خود را در ایندکس موتورهای جستجو که بازدید بالایی نیز در پی دارد، قرار دهند که اصطلاحا به آن SEM گفته می‌شود. (مفهومی که از این به عنوان pay per click یا پرداخت به ازای کلیک، یاد می‌شود). این نوع بازاریابی زیر مجموعۀ مارکتینگ مدرن یا دیجیتال مارکتینگ است.

 

ویدیو مارکتینگ یا بازاریابی ویدیویی:

زمانی، فقط تبلیغات ویدیویی تجاری وجود داشت. اما امروزه مارکترها، بودجۀ خود را بر روی تولید ویدیوهایی قرار می‌دهند که به مخاطبین آن‌ها آموزش داده یا آن‌ها را سرگرم می‌کند. این نوع مارکتینگ زیر مجموعۀ بازاریابی مدرن یا دیجیتال مارکتینگ است.

 

 

تفاوت مارکتینگ یا بازاریابی و تبلیغات چیست؟

تفاوت مارکتینگ یا بازاریابی و تبلیغات چیست؟

اگر مارکتینگ یا بازاریابی را یک چرخ در نظر بگیریم، تبلیغات یک میله یا پره از این چرخ خواهد بود.
مارکتینگ شامل توسعه محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و پشتیبانی مشتریان می‌شود. بازاریابی در تمام مراحل فروش یک کسب و کار، ضروری است و می‌تواند از تعداد زیادی پلتفرم، کانال شبکه‌های اجتماعی و تیم‌های متعدد درون سازمان استفاده کند تا مخاطبان را شناسایی کرده، با آن‌ها ارتباط برقرار کند و صدای خود را به گوش مخاطبان برساند و در طول زمان، وفاداری به برند یا brand loyalty را ایجاد کند.

در سوی دیگر، تبلیغات تنها یکی از ابزارهای مارکتینگ است. تبلیغات یک تلاش استراتژیک است که اغلب با انجام هزینه برای گسترش آگاهی از یک محصول یا خدمت به عنوان بخشی از اهداف جامع‌تر و بزرگ‌تر که پیش‌تر در مورد آن‌ها صحبت کردیم، انجام می‌شود.

این مثال را بررسی کنید:
بیایید فرض کنیم، یک برند می‌خواهد محصول جدید خود را وارد بازار کند و قصد دارد یک کمپین برای پروموت کردن آن محصول برای مشتریان خود، اجرا نماید. کانال‌های ارتباطی این کمپانی، صفحۀ فیسبوک، پیج اینستاگرام، موتور جستجوی گوگل و وبسایت رسمی آن، هستند. این شرکت از تمام این بسترها برای اجرا و پشتیبانی کمپین‌های خود در بازه‌های زمانی 3 ماهه استفاده می‌کند و از همین طریق، لیدهای مورد نظرش را ایجاد می‌نماید.

برای اینکه در مورد ورود کالای جدیدش اطلاع‌رسانی کند، نسخۀ قابل دانلود راهنمای محصول را در وبسایتش قرار می‌دهد، ویدیویی از محصولش در پیج اینستاگرام خود منتشر می‌کند و روی موتور جستجوی گوگل نیز، تبلیغات کلیکی را جهت دریافت ترافیک در صفحۀ محصول جدیدش، آغاز می‌کند.
خب، حالا کدام یک از تصمیمات بالا مارکتینگ یا بازاریابی و کدامیک، تبلیغات بودند؟

تبلیغات در اینستاگرام و گوگل اتفاق افتاد. اینستاگرام در واقع یک کانال تبلیغاتی نیست، اما وقتی که برای برندینگ استفاده شود، می‌توانید مجموعه‌ای از کاربران را در قالب فالور جذب کرده و در هر زمانی برای معرفی محصولات، از این بستر مناسب استفاده کنید. گوگل نیز قطعا یک روش تبلیغات بود، روشی که به آن pay per click یا به اختصار PPC می‌گویند، یعنی پرداخت هزینه در ازای کلیک که باعث می‌شود روی یک سری از کلمات خاص، صفحات مورد نظر شما در قالب تبلیغات در گوگل نمایش داده شوند.

اما مارکتینگ در کجای این مثال جای داشت؟ این سوال کمی زیرکانه است، چون مارکتینگ در واقع، کل فرآیند عنوان شده بود. با همسو کردن اینستاگرام، گوگل و وبسایت شرکت و با تمرکز بر ذائقۀ مشتری، این برند یک کمپین 3 وجهی را که شامل، شناسایی جامعۀ هدف، ایجاد پیغام برای مخاطب و ارسال پیغام در کانال اطلاع‌رسانی برند بود، با هدف حداکثر کردن میزان اثرگذاری، اجرا کرد.

 

چهار P مارکتینگ

چهار P مارکتینگ

در دهه 1960، آقای ای جروم مک کارتی، ایدۀ 4P مارکتینگ را ارائه کرد. محصول یا Product، قیمت یا Price، مکان عرضه یا توزیع یا Place ترویج محصول و پیشبرد فروش یا Promotion.

اساسا، این 4P نحوۀ تعامل بازاریابی با هر مرحله از بیزینس را توضیح می‌دهند.

 

محصول یا Product

بیاید فرض کنیم، ایدۀ محصولی به ذهنتان رسیده سات که می‌خواهید از طریق بیزینس خود، بفروشید. بعد قرار است چه کاری انجام شود؟ اگر فقط شروع به فروختن کنید، احتمال اینکه موفق نشوید، بسیار زیاد است.

بجای این، شما نیاز دارید که تیم مارکتینگ شما، تحقیقات بازار انجام دهد و به برخی از سوالات مهم پاسخ بدهد: مخاطب و جامعۀ هدف شما کیست؟ آیا محصول ما برای بازاری که قصد ورود به آن را داریم، مناسب است؟ چه پیغام‌هایی سبب افزایش فروش محصول مورد نظر ما خواهد شد؟ و در چه پلتفرم یا پلتفرم‌هایی؟ توسعه دهندگان محصول، چطور محصول را تغییر بدهند که شانس موفقیت ما افزایش پیدا کند؟ گروه‌های متمرکز جامعۀ هدف ما، چه افکار و تردیدهایی در مورد محصول ما دارند؟

مارکترها از جواب این سوالات استفاده می‌کنند تا به بیزینس‌ها کمک کنند میزان تقاضای محصول را متوجه شده و کیفیت محصول را از طریق بازخوردها و نگرانی‌های ابزار شده در گروه‌های متمرکز بحث و گفتگو یا بازخوردهای شرکت کنندگان نظرسنجی افزایش دهند.

 

قیمت یا Price

تیم مارکتینگ شما، قیمت‌های محصول رقبای شما را بررسی کرده یا از طریق گروه‌های متمرکز بحث و گفتگو و پرسشنامه‌ها، رقم ایده‌آلی که مشتری شما می‌خواهد بپردازد را، برآورد می‌کند. اگر قیمت محصول خیلی بالا باشد، میزان مشتریان کاهش پیدا کرده و از دست می‌روند. اگر قیمت محصول خیلی پایین باشد، درآمد حاصله ممکن است از آن چیزی که نیاز است، کمتر شود. خوشبختانه، مارکترها از طریق تحقیقات حوزۀ کاری و تجزیه و تحلیل مصرف کننده، می‌توانند محدودۀ قیمت مناسب را مشخص نمایند.

 

مکان عرضه یا توزیع یا Place

اینکه تیم مارکتینگ شما، از درک و تجزیه و تحلیل مشتریان بیزینس شما برای ارائۀ پیشنهادهایی در خصوص نحوۀ فروش و مکان توزیع محصول استفاده کند، اهمیت بسیار بالایی دارد. احتمالا آن‌ها معتقد خواهند بود که فروش آنلاین، بهتر از یک مکان توزیع است یا بالعکس. یا شاید بتوانند بینشی را ارائه نمایند که چه موقعیت‌های مکانی‌ای برای فروش محصول در سطح کشور یا بین‌المللی، مناسب خواهند بود.

 

ترویج محصول و پیشبرد فروش یا Promotion

این P احتمالا همان چیزی است که از ابتدا انتظارش را داشتید. هر چیزی مانند تبلیغات آنلاین، تبلیغ در نشریات چاپی، رویدادها، یا کدهای تخفیفی که تیم شما برای افزایش آگاهی از برند و ایجاد جذابیت در محصول ایجاد می‌کند و سبب سوق دادن مشتری به فروش می‌شود، در این P می‌گنجد. در خلال این مرحله، احتمالا شاهد مواردی نظیر، کمپین‌های روابط عمومی، تبلیغات یا پروموشن‌های شبکه‌های اجتماعی خواهید بود.

امیدواریم که تعاریف ما و مفهوم 4P به شما کمک کرده باشد تا هدف مارکتینگ و نحوۀ تعریف آن را درک کنید. مارکتینگ با تمام جنبه‌های بیزینس شما تلاقی دارد، به همین خاطر بسیار اهمیت دارد که نحوۀ استفاده از بازاریابی را در راستای افزایش بهره‌وری و موفقیت بیزینس، درک کنید.

ما در آژانس توسعۀ کسب و کار دوباره، توانایی پیاده‌سازی تمامی فرآیندهای مارکتینگ به صورت اصولی برای هر بیزینسی در هر سطح فعالیت داریم. برای استفاده از این خدمات، کافی است از طریق فرم بالای صفحۀ درخواست خود را برای ما ارسال کنید.

 

منابع: hubspot     investopedia    ama

مارکتینگ چیست؟ سایت dictionary.com واژۀ مارکتینگ را به عنوان “اقدام یا بیزینس پروموت کردن و فروش محصول یا خدمات که شامل تحقیق بازار و تبلیغات نیز می‌شود” تعریف کرده است. که تمام این خدمات توسط آژانس توسعه کسب و کار دوباره ارائه می‌شوند.

اگر مارکتینگ یا بازاریابی را یک چرخ در نظر بگیریم، تبلیغات یک میله یا پره از این چرخ خواهد بود.
مارکتینگ شامل توسعه محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و پشتیبانی مشتریان می‌شود. 

در سوی دیگر، تبلیغات تنها یکی از ابزارهای مارکتینگ است. تبلیغات یک تلاش استراتژیک است که اغلب با انجام هزینه برای گسترش آگاهی از یک محصول یا خدمت به عنوان بخشی از اهداف جامع‌تر و بزرگ‌تر انجام می‌شود.

بازاریابی به 2 دستۀ اصلی تقسیم می‌شود.

  • مارکتینگ سنتی یا Traditional Marketing
  • مارکتینگ مدرن یا Modern Marketing

برای مارکتینگ سنتی، می‌توان تبلیغات بیلبوردها و تبلیغات برنامه‌های تلویزیونی را مثال زد. ایمیل مارکتینگ و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی نیز، مثال‌هایی از مارکتینگ مدرن هستند.

در دهۀ 1960، آقای ای جروم مک کارتی، ایدۀ 4P مارکتینگ را ارائه کرد. محصول یا Product، قیمت یا Price، مکان عرضه یا توزیع یا Place ترویج محصول و پیشبرد فروش یا Promotion.

اساسا، این 4P نحوۀ تعامل بازاریابی با هر مرحله از بیزینس را توضیح می‌دهند.

ارسال کامنت

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.Required fields are marked *